لاکوود و شرکا نجوای جمجمه(کتاب دوم)
همان لحظه بود که متوجه شدم دهان جورج به سبک عجیب و بی معنی باز مانده. که به خودی خو عجیب نیت و معمولا مرا آزار نمی¬دهد. در ضمن، چشمانش هم زیر شیشه های عینکش قلنبه شده بودند، انگار یک نفر آنها را از داخل فشار می¬داد اما این حالت هم برایم ناآشنا نبود. اما چیزی که مرا نگران کرد طرز بالا بردن دستانش بود. انگشت خپل و لرزان خود را به طرف جنگل دراز کرده بود. من و لاکوود مسیر انگشتش را دنبال کردیم، و دیدیم. در تاریکی و میان تنه ها و شاخه های در هم تنیده¬ی دختان، نوری روح مانند در حال نزدیک شدن بود. گفتم: غیر ممکنه من همین الان اونو منفجر کردم. نمی¬شه دوباره شکل گرفته باشه.......
مشخصات کتاب
نویسنده
|
جاناتان استرود |
مترجم
|
سهیلا اله دوستی |
تعداد صفحات
|
472 |
قطع
|
رقعی |
نوع جلد
|
شومیز |
شابک
|
978-600-374-605-3
|
سال نشر
|
1402 |
نوبت چاپ
|
2 |